زنبورهاى برگبر یونجه Megachile rotundata F. از مهمترین گرده افشانهاى یونجه در غالب نقاط جهان هستند. در تکثیر انبوه این حشرات براى گرده افشانى یونجه در ایران، عوامل بیولژیک چندى شامل پارازیتوئیدها، پرداتورها و خراب کنندههاى لانه مشکل ایجاد مىکنند. طى مطالعاتى که به عنوان موضوع پایان نامه در سالهاى 1373 و 1374 براى یافتن راههاى کنترل این عوامل در آزمایشگاه و صحرا انجام گرفت نتایج زیر حاصل گردید. هنگامى که لانه تلههاى خالى زنبور برگبر براى صید این زنبورها نصب مىشوند با افزایش فاصله محل نصب از مزرعه یونجه، تعداد زنبورهاى برگبُر لانه گزین کاهش مىیابد، ولى در شرایط آزمایش، زنبورها به لانه تله نصب شده روى درخت با آنکه بلافاصله در کنار مزرعه یونجه قرار داشتند بسیار کمتر از سایر لانه تلهها جلب مىشدند. سایر گرده افشانهاى یونجه نظیر Antidium و Osmia براى لانه گزینى با زنبورهاى برگبر یونجه رقابت مىکنند. در این شرایط زنبورهاى لانه گزین مورد هجوم تعداد معدودى از دشمنان طبیعى قرار مىگیرند، ولى در لانه تلههایى که چندین سال مورد استفاده زنبورهاى برگبر قرار گرفتهاند، پارازیتوئیدها و پرداتورها تنوع بیشترى دارند.
جدول زندگى زنبورهاى برگبر در منطقه شهریار نشان مىدهد که بالاترین رقم تلفات بترتیب شامل بیمارى لارو گچى Ascosphaera (0.131) و تلفات مرحله تخم (0.104) مىگردد، که احتمالا ناشى از افزایش درجــه حرارت یا عوامل ناشناخته دیگر مىشود. تلفات ناشى از حـشرات پارازیتوئید در مرتبه سوم قرار مىگیرد (0.081). تلفات ناشى از Trogoderma ، Tribolium و Nemognatha در مرتبه چهارم قرارمىگیرد (0.029). که با فشار سلولها بوسیله انگشتان( Tumbling) خراب کنندههاى لانه و Nemognatha بسادگى کنترل مىشوند.
مهمترین پارازیتوئیدها در منطقه شهریار Coelioxys ,Pteromalus و Monodontomerus هستند.
بررسیهاى انجام شده نشان مىدهد که تلههاى پارازیتگیر با نور طبیعى و نور ماوراء بنفش (نور سیاه) در کاهش پارازیتیسم موءثر هستند ولى این تاءثیر کافى نیست.
محلول دور کننده گیاهى با 1.5% ماده موءثره (اسانس گندواش Artemisia anoa ، پونه Mentha pulegium و شمعدانى وحشى Geranium oderatum ) براى کنترل پارازیتوئیدها موجب مرگ و میر لارو و شفیرههاى زنبور برگبر مىشود.
هنگامیکه از خاک رس براى پوشاندن سلولها استفاده مىشود رس مانند دورکننده پارازیتوئیدها عمل مىکند، امّا درصد خروج زنبورهاى برگبر کامل، بنحو معنىدار کاهش مىیابد.
کاربرد سوین بر سلولهاى برگى زنبور برگبر، موجب کاهش طول عمر زنبورهاى برگبر کامل مىشود. منتهى غوطهور ساختن سلولهاى برگى در محلول سوین 85٪ با غلظت 0.5 گرم در لیتر در مقایسه با شاهد اثر معنىدار بر طول عمر زنبورهاى کامل ندارد و در حد قابل قبول پارازیتوئیدها را کنترل مىکند.
هیچیک از روشهاى مورد بررسى به تنهایى در حذف کامل پارازیتوئیدها و پرداتورها موءثر نیستند. لکن تلفیق، استفاده از تله با نور طبیعى، غوطهور ساختن سلولها در محلول سوین (85٪ با غلظت 0.5 گرم در لیتر) و پوشاندن سلولهاى برگى با خاک رس در فرآیند انکوباسیون بطور قابل ملاحظهاى از خسارت کم مىکند.
مقدمه:
یونجه مهمترین گیاه علوفهاى در جهان و بومى فلات ایران است. گلهاى یونجه دگرگشن و براى تلقیح بشدت نیازمند ملاقات حشرات گردهافشان هستند. زیستگاه طبیعى زنبورهاى گردهافشان بومى، بر اثر شخم و آبیارى با ابزارهاى مدرن، استفاده وسیع از آفتکشها، آتشزدن کلش، کاهش مىیابد. بر اساس بقا و تراکم گردهافشانهاى بومى در یک منطقه، میزان محصول بذر یونجه در سالهاى مختلف تغییر مىکند. بنابر این تنها راه تولید انبوه بذر یونجه و در مزارع وسیع، استفاده از زنبورهاى برگبر یونجه است، فقط در اینصورت مىتوان از گردهافشانى موءثر و یکنواخت گلهاى یونجه اطمینان حاصل کرد.
وقتى توانایى زنبورهاى برگبر یونجه به عنوان گردهافشان یونجه در آمریکاى شمالى کشف گردید. تولیدکنندگان بذر یونجه در آمریکا و کانادا استقبال فراوانى از آن نمودند. شرکتها و موءسسات نیمه صنعتى و صنعتى و تجارى متعددى، حول محور این بخش از حشرهشناسى بوجود آمد. این شرکتها انواع سایبانهاى ثابت و متحرک و لانه تلههاى تجارتى از جنس چوب، پلاستیک و مقوا و غیره را تولید و عرضه کردند. برخى دیگر از شرکتها دستگاههایى براى مکانیزه نمودن کارها ساختند که تا سال 1975 مورد استقبال وسیع قرار گرفت. به این ترتیب مقدار تولید بذر یونجه در آمریکا و کانادا افزایش یافت و این دو کشور در حال حاضر بزرگترین صادر کننده بذر یونجه به سایر نقاط دنیا هستند.
کاربرد زنبورهاى برگبر بوسیله شرکتها و کشاورزان آمریکایى و کانادایى افزایش پیدا کرد، با ظهور متقاضى در سطح بینالمللى، میلیونها زنبور برگبر به کشورهاى اروپایى، آسیایى و آمریکاى مرکزى و جنوبى صادر شد. على رغم دقتهایى که در کشورهاى مبداء بعمل آمد، زنبورهاى برگبر همراه با دشمنان طبیعى صادر شدند. گاهى آلودگى نمونهها به حدى بالا بود که امکان استفاده از زنبورهاى برگبر تا چند سال به تعویق افتاد. باید توجه داشت که همیشه پارازیتوئیدها و پرداتورهاى وارداتى مشکل ایجاد نمىکنند. بلکه پارازیتوئیدها و پرداتورهاى بومى نیز ممکن است به جمعیتهاى رو به افزایش زنبورهاى برگبر حمله کنند.
با کوششهاى بعمل آمده در سازمان پژوهشهاى علمى و صنعتى ایران جمعیت قابل ملاحظهاى از زنبورهاى برگبر یونجه از منطقه کرج و شهریار در استان تهران جمعآورى و پرورش یافته، در آستانه کاربرد در سطوح وسیع قرار دارد. مبارزه با دشمنان طبیعى زنبور برگبر در ایران همواره مستلزم صرف وقت زیاد بودهاست.
یکى از روشهاى کنترل پارازیتوئیدها و پرداتورهاى زنبور برگبر، استفاده از ظروف شیشهاى کوچک(ویال) مىباشد. به این ترتیب چنانچه نمونههاى ایزوله شده در ویالها آلوده باشند از جمعیت حذف مىگردند. روش دیگر بازدید روزانه از سایبانهاى زنبور برگبر و حذف انفرادى حشرات زیانآور مىباشد. که البته در سطح وسیع قابل اجرا و اقتصادى نیست.
هدف از این تحقیق پیدا کردن موءثرترین روش کنترل حشرات پارازیتوئید و پرداتور در لانه تلهها مىباشد. در این راستا ابتدا جدول زیستى زنبورهاى برگبر یونجه تهیه مىشود. حشرات آفت در لانه تلهها شناسایى و میزان اهمیت آنها تعیین مىگردد. همچنین روشهاى کنترل حشرات در شرایط موجود با یکدیگر مقایسه شده تا موءثرترین روش معرفى شود.
فصل اول :بررسى نوشتهها
1ـ تاریخچه انتشار زنبور برگبر یونجه واهمیت آن:
زنبور برگبر یونجهMegachile rotundata قبل از قرن بیستم در نواحى اروپا Palearctic و غرب آسیا انتشار داشتهاست0 این حشره در چندین مرحله بطور تصادفى از قاره قدیم (Eurasia) به آمریکا راه یافتهاست(53). (65)Parker معتقد است این زنبور بطور تصادفى پیش از سال 1930 وارد آمریکا شده ولى بنظر (93)Torchio زنبور برگبر در حدود سالهاى 1935 در سواحل شرقى ایالات متحده آمریکا شناخته شده و تا سال 1959 از غرب به درههاى داخلى کالیفرنیا و از شمال به مرزهاى کانادا و تا حدودى در جنوب به مرز Mason_Dixon رسیدهاست. به اعتقاد (27)Eves این زنبور ابتدا در سال 1958 در ایالات Utah, Idaho ,Nevada, Oregan دیده شده و تا سال 1961 به ایالت واشنگتن رسیده و در سال 1962 به کانادا معرفى گردیده است. (16)Bohart جزئیات کشف این زنبور را بوسیله مزرعهداران آمریکایى در سال 1957 در ایالت یوتا شرح داده است0 ولى طبق نظر (11)Batra اولین بار در سال 1943 توسط مزرعهدارى به نام W.d.Clerk در کانادا بعنوان گردهافشان یونجه معرفى گردیده است.
در فهرست نازکبالان به گونهاى تحت نام Megachile pacifica اشاره شدهاست(54). کمیسیون بینالمللى نامگذارى جانوران Megachile rotundata را بجاى M. pacificaبکار بردهاست و انجمن حشرهشناسان آمریکا، "زنبور برگبر یونجه" را به عنوان اسم عمومى این زنبور پذیرفتهاست(53).
در گیاه یونجه، گردهافشانى بیشتر بطور غیر مستقیم صورت مىگیرد. لذا بین مقدار بذر و عوامل گردهافشان رابطهاى مستقیم وجود دارد(2). چندین گونه از زنبورهاى گردهافشان از جمله زنبور عسل، زنبورهاى بامبوس و زنبورهاى قلیایى، گردهافشانهاى موثرى براى گلهاى یونجه هستند.
جمعیت زنبورهاى بومى که بطور طبیعى در مزارع یونجه دیده مىشوند. در طول یک فصل زراعى یا در سالهاى مختلف تغییر مىکند(30، 24، 75، 76). بهمین ترتیب میزان محصول بذر یونجه نیز بر اساس جمعیت گردهافشانهاى بومى ثابت نیست(33). در غالب کشورها گسترش و احیاء اراضى کشاورزى، آتش زدن باقیماندهء محصول، شخم و آبیارى با ابزارهاى مدرن و استفاده وسیع از آفتکشها در سالهاى اخیر باعث کاهش جمعیت طبیعى زنبورهاى بومى شدهاست0 بنابر این گردهافشانهاى بومى و موجود در یک منطقه بندرت تعدادشان براى گردهافشانى مفید و موءثر، کفایت مىکند(75).
بااتخاذ تدبیرهایى از جمله کاهش مصرف سم، حفاظت از محلهاى لانهسازى و تنظیم زمان حداکثر گلدهى یونجه با زمان خروج حداکثر جمعیت زنبورهاى وحشى مىتوان از زنبورهاى گردهافشان وحشى بیشتر استفاده کرد0 در شوروى سابق تدبیرهاى مختلفى براى حفاظت از فون حشرات مفید و افزایش جمعیت آنها بعمل مىآمد، هر مزرعهء تولید بذر محلى خاص براى ذخیره و حفاظت گردهافشانهاى بومى در اختیار داشت، ولى بهر حال با تمام تدابیر فوق بدلیل استفاده وسیع از مواد آفتکش و احیاء اراضى، این تدبیرها براى نگهدارى و افزایش جمعیت حشرات چنانچه باید نتیجه بخش نبود0 از 160 گونه زنبور گردهافشان که در شوروى سابق شناسایى شده بود، بطور معمول 6 تا 8 گونه از زنبورها، در هر منطقه گلهاى یونجه را گردهافشانى مىکردند0 لذا کاهش جمعیت گردهافشانهاى بومى، بنابر دلایل مختلف، بر میزان محصول بذر یونجه تاثیر منفى داشته است (79).
زنبور عسل بدلیل کمى تعداد گلهاى رقیب ممکن است در مناطق خشک، گردهافشان موءثرى براى گلهاى یونجه باشد، اما بطور کلى در گردهافشانى گلهاى یونجه بازده کمى دارد0 این زنبورها زمانى گردهء یونجه را جمعآورى مىکنند که گلهاى دیگر در دسترس نباشند، چنانچه فقط گردهء یونجه در دسترس کندوى زنبور عسل باشد، کندو ضعیف مىشود(63). وجود محصولات رقیب مثل شبدر شیرین ( Melilotus spp. و چلیپائیان جنس ( Brassica sp. ) و سایر نباتات علوفهاى براى زنبورهاى عسل جذابتر هستند(33). بررسىهاى میراب زاده و همکاران (4) در سال 13۶6 شمسى در حیدرآباد کرج نشان داد که زنبور عسل نقشى در گردهافشانى یونجه ندارد. در استرالیا نیز چون تولید بذر یونجه بوسیله زنبورعسل مناسب نبود، لذا مزرعهداران به وارد کردن زنبور برگبر مبادرت کردند(26)0
در مقایسه با زنبورهاى عسل، کارآیى زنبورهاى برگبر یونجه خیلى بیشتر است. این کارآیى بطور متوسط 46.5 برابر زیادتر است. طبق بررسىهاى انجام شده در بلغارستان فعالیت گردهافشانى 100,000 زنبور عسل در مزرعه یونجه بذرى فقط توسط 2150 زنبور ماده M. rotundata انجام مىگیرد. و تعداد 2000 تا 3500 زنبور ماده برگبر یونجه باعث 30 تا 85 درصد افزایش در محصول بذر یونجه شدهاست (71). در فرانسه نیز میانگین محصول بذر در چندین سال، 250 کیلوگرم بذر در هکتار است ولى در بعضى مناطق، زارعین بطور معمول 400 تا 500 کیلو در هکتار و در موارد استثنایى بیش از 1000 کیلو در هکتار بذر تولید مىکنند. میانگین سطح مزارع بذرى در فرانسه 2 هکتار است اما در تعداد کمى مساحت مزرعه به 50 هکتار مىرسد (88).
یکى از ویژگىهاى زنبور برگبر این است که بسرعت مىتوان تعداد آنها را افزایش داد0 براى سرعت بخشیدن به پرورش مصنوعى زنبورهاى وحشى و کاربرد آنها در گردهافشانى یونجه، در بهار سال 1980، شوروى سابق 1.5 میلیون زنبور برگبر یونجه M. rotundata را از کانادا وارد کرد0 با استفاده از این زنبورها، محصول بذر 2.5 تا 4 برابر شد و بیش از 4 میلیون پیلهء زنبور برگبر بدست آمد که 2.8 برابر افزایش در؛ تعداد زنبورها را نشان مىداد (79). در نیوزیلند با این اعتقاد که در سال اول بیشتر زنبوردارها نمىتوانند در تکثیر زنبورهاى برگبر موفق شوند به هر زنبوردار 2500 سلول برگى داده شد0 این تعداد براى آشنایى با تمام مراحل مدیریت و رفتار زنبورها کافى است. به این ترتیب نرخ تکثیر نشان داد که آیا زنبوردار و یا شرایط اقلیمى محل، کدامیک در استقرار این زنبور موءثراست (24). زنبور برگبر یونجه در حال حاضر بخوبى در نیوزیلند ترویج شدهاست.
بطور کلى دامنه پرواز زنبورهاى برگبر یونجه کم است. بنابراین مزرعهداران براى تولید بذر یونجه مجبور به کرایه یا خرید و پرورش این زنبور هستند. (88)Tasei در فرانسه تا سال 1977 دامنه پرواز زنبورهاى مگاشیل ماده را با شمردن تعداد گلهاى باز شده(Trriped) در 15 مزرعه در فاصلههاى 20، 50، 100 و 150 مترى از لانه تلهها مورد بررسى قرار داد و نتیجه گرفت که این زنبورها در فاصله 20 متر بیشترین گلها را ملاقات مىکنند و میانگین نرخ باز کردن گلها42٪ است0 در حالیکه در فاصلهء دورتر از لانه تلهها، این میزان به سرعت کاهش یافته است. آشکار است که این کاهش سریع به علت کم بودن جمعیت زنبور مورد بررسى (کمتر از 3000 زنبور ماده در بیشتر از 3 هکتار) بوده است. نتیجه بررسى (70)Ptacek نشان مىدهد که زنبورها بیشتر در فاصله 50 مترى سایبان براى جمعآورى آذوقه پرواز مىکنند. اما بهرحال آنها بطور قطع محدوده وسیعترى را مىشناسند چون وقتى سایبان به فاصله زیادتر از 600 متر منتقل مىشود زنبورها به محل قبلى برمىگردند (71).
صنعت گردهافشانى با زنبورهاى برگبر یونجه بسیار پر درآمد است. تولیدکنندگان بذر ذینفع اصلى در تولید بذر هستند، در مناطقى که زنبورهاى برگبر به شدت به دشمنان طبیعى آلودهاند، اکثر مزرعهداران براى جایگزین کردن تعداد زنبورى که از دست مىدهند هر سال باید گردهافشان بیشترى بخرند0 کشاورزان آگاه به خرید زنبورهاى برگبر به عنوان هزینه سالیانه و چیزى شبیه به خرید کود براى محصول اقدام مىکنند. در سال 1970 بجز ارزش تولید بذر یونجه، زنبور برگبر یونجه و صنایع مربوط به آن، بیش از 20 میلیون دلار براى ایالت آیداهو در آمریکا ارزش داشت (12). در سال 1۹94 تخمین زده شده است که هر سال در حدود 300 میلیون سلول زنبور از کانادا به آمریکا فروخته مىشود که ارزشى بالغ بر 1.5 میلیون دلار آمریکا ارزش دارد (70). براساس اطلاعات موجود، در حال حاضر استفاده از زنبورهاى برگبر یونجه تنها راه تولید انبوه بذر یونجه است (80، 75، 73، 56، 42، 38، 14). چون جمعیت زیادى براى گردهافشانى مورد نیاز است، تحقیق در بیولژى و مدیریت زنبورهاى برگبر در چندین کشور (مثل آمریکا، کانادا، نیوزیلند، آرژانتین، فرانسه و سایر کشورهاى اروپایى) ادامه دارد. لوازم مورد نیاز براى دستیابى به جمعیت انبوه از چوبهاى سوراخشده تا سیستم مدیریت سلول باز Loose cell system تغییر مىکند.
2ـ شرایط محیطى و مرگ و میر زنبورهاى برگبر یونجه:
زنبوربرگبر ماده بعد از پرکردن تونل باسلولهاى نوزاد، 50-10 قطعه برگ مدور را بهم مىچسباند تا یک درپوش محکم براى مسدود کردن دهانه تونل تشکیل دهد. این درپوش معمولا همسطح با مدخل ورودى تونل قرار مىگیرد و احتمالا براى حفاظت نتاج از پارازیتوئیدها، پرداتورها و آب و هواى نامساعد ایجاد مىگردد(74).
Brigs و Trops (17) نشان مىدهند که مرگ و میر نامشخص Unexplained Mortality (UM) تخم و لارو (42.1%)، اغلب بیشتر از مرگ و میر ناشى از عوامل زنده(10.5%) است و هیچ ارتباطى بین مرگ و میر و عواملی مانند ارگانیزمهاى بیماریزا، واریته یونجه، نوع برگ یا گرده مورد استفاده در ساخت سلول، محل جغرافیایى، اندازه جمعیت یا حرکت لانهتلهها وجود ندارد. در نقاطى کم (UM)است که دو عامل همیشه دیده شدهاست، یکى اینکه در فاصله نیم مایلى از محل استقرار زنبورها، مزرعه یونجه علوفهاى وجود ندارد و دیگر اینکه گیاهان مورد ملاقات زنبور، سمپاشى نمىشوند.
در سال 1968 در هفت مزرعه یونجه بذرى و هفت مزرعه یونجه علوفهاى در محلهاى مختلف، بقاى زنبور برگبر یونجه به دقت مورد بررسى قرار گرفت(17). درصد بقاى زنبور برگبر در مزرعه بذرى یونجه 38.0 (16-49.6) بودهاست در حالیکه این میزان در یونجه علوفهاى 65.9 (5.4-82.8) است. اطلاعات (جدول 1) از مزرعه بذرى یونجه و شبدر مرتعى Ladino در دانشگاه ایالتى Chico بدست آمدهاست.
بررسى نوع گیاهان مورد استفاده در ساخت سلولها و ذخیره گرده و شهد و میزان UM، رابطه مشخصى نشان نداد(17). این گیاهان بر حسب فراوانى شامل: پیچک Convolvolus arvensis، شبدر سفید Trifolium repens، یونجه Medicago sativa، سلمک Chenopodium album، تاج خروس Amaranthus sp.، اسپیره Spiraea pronifolia، علف هفت بند Polygonum punctatum، شبدر توت فرنگى Trifolium fragiferum، نوعى یاس Jasminum mesnyi و گلبرگهاى Convolvolus arvensis، Abelia grandiflora، شبدر پنجه کلاغى Lotus purshianus و چندین گونه نامشخص دیگر بودهاست(17).
علاوه بر این Bacon (10) مشخص نمودهاست که زنبورهاى برگبر برگهاى ترشک Rumex sp.، بارهنگ Plantago sp. و یونجه باغى Medicago hispida را مورد استفاده قرار مىدهند و گرده مورد استفاده خود را از گیاهان یونجه Medicago sativa، شبدر توت فرنگى Trifolium fragiferum، شبدر قرمز T. pratense، شبدر سفید T. repens، سبزه گلى Lotus corniculatus، نوعى لوبیا Phaseolus lunatus، کاهوى وحشى Lactuca serriol، شیرین بیان Gnaphalium chilensis، گونههاى گلرنگ Carthamnus spp.، گل گندم Centauria solstitialis، شیردندان Leontodon lyserri، Conyza bonariensis، پیچک Convolvulus arvensis، تاج خروس Amaranthus sp.، شاهپسند Lippia sp. و سه گونه ناشناخته لگوم و سه گونه ناشناخته از کدوئیان تأمین مىکند.
1ـ آلدر،هنرى ال. و ادوارد،بى. راسلر. 1366. مقدمهاى بر احتمالات و آمار. ترجمه زالى، عباسعلى و جمشید جعفرى شبسترى. چاپ دوم. انتشارات دانشگاه تهران. 474 ص.
2ـ اسماعیلى، مرتضى و احد صحرا گرد. 1370. نقش حشرات در گرده افشانى گیاهان زراعى و باغى. چاپ اول، دانشگاه زنجان. 290 ص.
3ـ طالبى، على اصغر. 1371. فون زنبورهاى گرده افشان یونجه، بیولوژى زنبور برگبر یونجه(F.) Megachile rotundata و دشمنان طبیعى آن در کرج، تز فوق لیسانس دانشگاه تربیت مدرس.
4ـ میراب زاده، عباس و سیاوش تیرگرى. 13۶۶. پرورش جمعى و کاربرد زنبورهاى مگاشیل جهت ازدیاد بذر یونجه. سازمان پژوهشهاى علمى و صنعتى ایران و دفتر مرکزى جهادسازندگى.
5ـ وارلى، جى. سى.، جى. ار. گرادول، و ام. پى. هیسل. 1373. اکولژى جمعیت حشرات. ترجمه نورى قنبلانى، قدیر. چاپ اول. انتشارات جهاد دانشگاهى دانشگاه تهران. 320 ص.
6 - Aretz, P. 1969. Effect of tempreture on the development and mortality of imature stages of Megachile rotundata Fabr. M.S degree thesis.
7 - Arrets, V. P. 1973. Mortality factors in Megachile rotundata in chile. Rev. Chile Entomo!. 7: 59-78.
8 - Asensio, E. 1983. Leafcutter bee management in Spain: Problems of parasitism, PP. 71-79. in G. H. Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
9 - Atkins, E. L, Anderson, L D., Kellum, D. and K. W. Neuman. 1977. Protecting honey bees from pesticides. Univ. Calif. Div. Agric. Sci. Leat. 2883.
10 - Bacon, O. G., Burton, V. E., MacSwain, J. W., Marble, V. L, Stanger, W. and R. W. Throp. 1965. Pollinating alfalfa with leafcutting bees. Univ. Calif. Agric. Ext. Servo Pub!. Axt-160-2M Rev., 14pp.
11 - Batra, Z. 1994. Diversify with pollen Bees. American Bee Journal, Sept. PP:591-3.
12 - Bitner, R. M. 1976. Ecological management of the alfalfa leafcutting bee, Megachile pacifica(Panzer) with emphasis on diapause induction. Ph.D. Thesis Utah State Univ. Logan. 76PP.
13 - Bitner, R. M. 1983. Current management practices with the leafcutter bee in Idaho, U.S.A., PP: 161-164. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
14 - Bohart, G .E. 1962. How to manage the alfalfa leafcutting bee (Megachile rotundata) for alfalfa pollination. Utah Agr. Exp. Sta. Circ. 144. 7PP.
15 - Bohart, G. E. 1962.Introduction of foreign pollinators: prospects and problems. Int. Symp. Pollination, 1st. Aug. 1960, Copenhagen. Pub. Comm. No.7. Swedish Seed Assoc.: 181-188.
16 - Bohart, G. E. 1972. Management of wild bees for the pollination of crops. Ann. Rev.Entomo!. 17: 287-312.
17 - Briggs, D. and R. Throp. 1983. Leafcutter bee management in California for Alfalfa seed production. PP: 165-174. in G.H. Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
18 - Brindly, W. A. 1976. Carbaryl control of chalcidoid parasites from Alfalfa leafcutting Bees. Journal of Economic Ent, 69(2): 225-228.
19 - Carre, S. and J. P. Py. 1981. Coelioxys rofocaudataSm.(Hymenoptera: Megachilidae) cleptoparasite de Megachile rotundata F.(Hymenoptera: Megachilidae) Pollinis ateur de laluzerne. Apidologie 12: 303-317.
20 - Clinch, P. G. 1970. Effect on honey bees of combs exposed to vapour from dichlorvos slow-release strips. N.Z.J. Agr;(:. Res. 13: 448-452.
21 - Davis, H. G., Eves, J. D. and L. M. McDonough. 1979. Trap and synthetic Lure for the Checkered Flower Beetle, a serious Predator of Alfalfa leafcutting Bees. Environ. Entomol. 8:147-149.
22 - Donovan, B. J. 1976. Lucerne Pollination Bees and Pollination. New Zealand Insect Pests. Lincoln Univ. ColI. of Agr. 230-240.
23 - Donovan, B. J. 1980. Interactions between native and introduced bees in New Zealand. N. Zealand j. Ecol. 3:104-116.
24 - Donovan, B. J., Read, P. E. c., Wier, S. S. and R. P. Griffin. 1983. Introduction and propagation of the leafcutting bee Megachile rotundata(F.) in New Zealand. PP: 212-222. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
25 - Dotchkova, B. 1983. Possibilitiesfor Artifical Propagation of Megachile rotundata F.(=pacijica PL) (Hym: Megachilidae) in Bulgaria. PP. 83-90.in G.H. Rank, ed., Proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
26 - Doull, K. M. 1976. Termination of the leafcutter bee project, Megachile rotundata. Austr. Bee J. 57: 24-25.
27 - Eves, J. D. 1983. Evolution of predators, nest destroyers, and parasites of the alfalfa leafcutter bee in the pacific northwest, PP. 57-59. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
28 - Eves, J. D., Mayer, D. and C. A. Johansen. 1980. Parasites, Predators, and Nest destroyers of the Alfalfa leafcutter bee, Megachile rotundata. Washington State Univ. Cooprative Extention Service WREP. 32: 1-15.
29 - Farkas, J. and L. Szalay.1983.Melittobia acasta as the most important parasite of the alfalfa leafcutter bee Megachile rotundata. PP: 80-82.in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
30 - Farkas, J. and L. Szalay. 1985. Controlling of insect-parasites of alfalfa leafcutting bee stock (Megachile rotundata F., Hym: Megachilidae). Apidologie, 16(2), 170-180.
31 - Fearn, J. T. 1974. A quarantine success story. The problems of importing leafcutter bees, Megachile rotundata, Anim. Quart. 3: 10-15.
32 - Forster, D. E. 1976. Revision of North American Trichodes (Herbst) (Coleoptera: Cleridae). Special Publications the Museum Texas Tech. Univ., No.ll, Lubbock, Texas.
33 - Gruszka, J. 1983. Development of the Leafcutter Bee and Alfalfa seed industries in Saskachewan. PP.136-143.in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
34 - Gusta, L. V. 1983. Supercooling in Megachile & Pteromalus venustus larvae in relation to temperature, PP.20-34.in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
35 - Hamilton, A. L., and K. D. Meek, 1983. Developinga leafcutting bee Management regime based on folding A-frame shelters. PP: 152_160. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
36 - Hill, B. D., Richards, K. W. and G. B. Schalje. 1984. Use of DichlorvousResin Strips to Reduce Parasitism of Alfalfa Leafcutter Bee (Hym: Megachilidae) Cocons During Incubation. J.Econ. EntomoI. 77: 1307 - 1312.
37 - Hobbs, G. A. 1964. Importing and managing the alfalfa leafcutter bee. Canada Dept. Agric.Public.1209,8PP.
38 - Hobbs, G. A. 1968. Controlling insect enemies of the alfalfa leafcutter bee, Megachile rotundata. Can. EntomoI. 100:781-784.
39 - Hobbs, G. A. 1973. Alfalfa leafcutter bees for pollinating alfalfa in western Canada. Ag. Canada pub. 1495. 30p.
40 - Hobbs, G. A. 1973. Alfalfa leafcutter bees for polinating alfalfa in western Canada. Canada Dept. Agric. Public. 1209, 8PP.
41 - Hobbs, G. A., and M. D. Krunic, 1971. Comparative biology of three chalcidoid (Hymenoptera) parasites of alfalfa leafcutter bee Megachile rotundata in laboratory. Can. Ent.,103, 674-685.
42 - Holm, S. N. 1983. Management of Megachile rotundata for pollination of seed corps in denmark. PP.223-23:?in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
43 - Holm, S. N. and J. P. Skou. 1972. Studies on trapping, nesting, and rearing of some Megachile species and on their parasites in Denmark. EntomoI. Scand. 3:169-80.
44 - Johansen, C. A. and J.D. Eves. 1973. Effect of chilling, humidity, and seasonal conditions on emergence of the alfalfa leafcutting bee. Environ. EntomoI. 2:23-26.
45 - Johansen, C. A., Klastermeyer, E. c., Eves, J.D. and H. S. Gerber. 1969. Suggestion for alfalfa leaf-cutter bee management. wash. State Univ. Agr. Ext. ServoEM 2775 (revised). 8p.
46 - Johansen, C. A., and J. D. Eves. 1971. Control of alfalfa leaf-cutter bee enemies. Wash. State Univ. Agr. Ext.Serv. E.M. 263(revised).10p.
47 - Johanson, c., Eves, J. and C. Baiond. 1973. Control of alfalfa leafcutting bee enemies. Wash. State Univ. Coop. Ext. ServoEM 2631 (Rev.). lOp.
48 - Kious, C. W. 1979. Bionomics of the Checkered Flower Beetle, Trichodes ornatus Say, (Col: Cleridae) as a Predator of Field Population of the Alfalfa Leafcutting bee, Megachile rotundata(F.), (Hym: Megachilidae). Master Thesis, Univ. Idaho.
49 - Kious, C. W. 1983. Biology and control of the Checkered flower beetle, Trichodes ornatus Say (Col:Cleridae), PP:65-70.in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
50 - Kious,C. W., Johansen, C. A. and D. Mayer. 1978.Checkered Flower Beetle: A DestructivePredator of the Alfalfa leafcutting bee. Washington State Univ., Co.. of Agric. Coop. Ext. Ser. E.M. 4107 Revised. Pullman, Wa.
51 - Kish, L. P. 1982. Epizootiology of chalkbroad disease, PP. 91-97. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
52 - Kish, L., Waters, N. and H. Homan. 1979. Chalkbroad, a serious disease in the alfalfa leafcutting bee and what we can do about it. Idaho Curr. Info. Ser. No. 477, Univ of daho. 2pp.
53 - KIostermeyer, E. C. 1983. Biology of the alfalfa leafcutting bee. PP. 10-19. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
54 - Krombein, K. v., hurd, P. D. David, Jr. Smith, R. and B. D. Burks. 1979. Catalog of Hymenoptera in America North of Mexico. 2: 2057-2059. Smithsonian Institution Press. washington, D.c.
55 - Krunic, M. D. 1971. Influence of food on the cold-hardiness of Megachile rotundata(F). Can. J. Zoo.. 49: 863-865.
56 - Krunic, M. D. and C. F Hinks. 1972. The effect of temperature and of temperature pretreatment on diapause and on the synchronization of adult emergence in Megachile rotundata (Hym.Megachilidae). Can. Entomo.. 104: 889-893.
57 - Linsley, E. G. and J. W. MacSwain. 1943. Observation on the life history of Trichodes ornatus (Col:Cleridae), A Larval Predator in the Nests of the Bees and Wasps. Ann. Entomo.. Soc. Amer. 34: 589-601.
58 - MacArthur, R. H., and E. O. Wilson. 1967. The theory of island biogeography. Princeton University Press, Princeton, N.J. 203 pp.
59 - Maeta, Y. 1978. A Preliminary Study on Physical Control of Mellitobia acasta (Walker) by cold treatment (Hym: Eulophidae). Bull. Tohoku Natl. Agr. Exp. Stn., 58, 211-229.
60 - Maeta, Y., Maki, Y. and R. Hayakawa. 1973. Studies on the seed production of alfalfa by using the wild bees.I. Nest structure of Megachile (Eutricharaea) rotundata(Fabr.) and damage of leafcutting by the founding bees. J..Tapanese Sac. Grassland Sci. 19: 161-70.
61 - Malyshev, S. I. 1968. Genesis of Hymenoptera and the phases of their evolution.(Trans.. from Russian, 1966). Methuen, London. 319 PP.
62 - Manninger,S. 1975.The utilizationof Megachile rotundata for large-scalelucerne seed production in Hungary. Proc.III Intern. Symp. Pollinatin, 1974 Agric. Res. Inst. Kompolt, Hungary 261: 65.
63 - McGregor, S. E. 1976. Insect pollination of cultivated crop plant. U.S.D.A. Washington, D.c.
64 - Parker, F. D. 1979.Alfalfa leafcutter bee - reducing parasitism of loose cells during incubation (Hym: Megachilidae) Pan_Pac. Entomo.. 55: 90_94.
65 - Parker, F. D. 1983. Introduction of alfalfa leafcutting bees to new areas and selection development. PP: 198-211. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
66 - Parker, F. D. and M. W. Pedersen. 1975. Alfalfa leaf-cutter bee: effect of alfalfa saponins on larval mortality.Environ. Ent.41(l):103-104.
67 - Parker, J. S. 1971. The flight and foraging behavior of the alkali bee ( Nomia melandri Ckll.) and The alfalfa leafcutter bee (Megachile rotundata F.). Utah State Univ. Ph.D.
68 - Pena G, L E. 1973. New insects accidentally introduced into Chile. Rev. Chile Entomo!. 7: 251.
69 - Ptacek, V. 1975. Some notes on the artifical rearing of the alfalfa leafcutter bee Megachile rotundata in Czechoslovakia. FroG. III Intern. Symp. Pollination, 1974, Agric. Res. Inst. Kompoll, Hungary, 267-73.
70 - Ptacek, V. 1981. Effective flying range of alfalfa leafcutter bee Megachile rotundata F.(Hym., Meg) and its influence on yield of lucerne seed. Sbornik Vedeckych Praci. 1981(7): 95-100.
71 - Ptacek, V. 1983. Alfalfa leafcutter bee, Megachile rotundata (F.) (Hym: megachilidae) in Czchoslovakia. PP: 259-2f',. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
72 - Rank, G. H. 1994. OneGen - The persistent pollinator, Dept. of Biology, Univ. of Saskatchewan. PP:4.
73 - Rank, G. H. and D. W. Georsen. 1981. Native leafcutter bee species and associated parasites in commercial hives in Saskatchewan, Canada. Apidologie, 12, 211-220.
74 - Richards, K. W. 1981. Controlled temperature room for alfalfa leafcutter bees. canadex. 616. 2p.
75 - Richards, K. W. 1983. Inputs, expections, and management of the alfalfa leafcutter bee Megachile rotundata, PP. 113-135. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
76 - Richards, K. W. 1984. Alfalfa leafcutter bee management in Western Canada Agric. Can. Pub!. 1495 (revised).
77 - SAS Institute Inc, 1989. SAS/STAT User's Guide, Version 6, Fourth Edition, Vol 1-2. Cary, NC: SAS Ins. Inc.
78 - Santis,L de. 1973.Hymenoptera parasitesof Megachilein Argentina. CienciaY Abejas. 2: 15-19.
79 - Semin, A. S. and Bourmistrov, A. N. 1983. Experience of application, prospects of reproduction, problems, PP: 265-8. in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
80 - Stephen, W. P. 1961. Artificalnesting sites for the propagation of leafcutter bee, Megachile (Eutricharea) rorundata for alfalfa polination. Econ. Entomo!., 54, 989-993.
81 - Stephen, W. P. 1979. A natural light Sapyga and parasite Emergence Trap in Leafcutting Bee Management (Megachile rotundata). Agr. Exp. Sta. Oregan State Univ., No 636.2PP.
82 - Stephen, W. P. 1982. Chalkbrood control in the leafcutting bee, PP. 98-107. in G.H.Rank, ~d., proc. of the 1st Int. Sym. on Alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
83 - Stephen, W. P. and J. M. Undurraga, 1976. X-Radiography, an anlytical tool in population studies of the leafcutter bee Megachile pacifica (=rotundata). J. Apic. Res., 15.81-87.
84 - Stephen, W. P. and P. F. Torchio. 1961. Biological notes on the leafcutter bee, Megachile (Eutricharaea) rotundata (F.). Pan-Pacific Entomol. 37: 85-93.
85 - Stephen, W. P., Vandenberg, J. D., and Fichter, B. L. 1981. Etiology and epizootiology of chalkbrood in the leafcutting bee, Megachile rotundata (F.) with notes on Ascosphaera species. Oregan State Univ. Agric. Exp. Sta. Bull. No. 653.
86 - Tasei, J. N. 1975. Adaptability of American Megachile pacifica in France Apidologie. 6:1-56.
87 - Tasei, J. N. 1978. Action de deux insecticides sur Melittobia acasta Walk. et son hote: Megachile pacifica Pz. Hym.Eulophidae, Megachilidae). Methode de prevention du parasitisme. Apidologie. 9(2): 101-110.
88 - Tasei, J. N. 1983. Status of Megachile rotundata F. in France. PP: 239-246.in G.H.Rank, ed., proc. of the 1st Int. Sym. on alfalfa leafcutting bee management. Sask. Univ., Sask.
89 - Tasei, J. N. et Masure, M. M. 1978. Sur Quelques facteurs influencant Ie development de Megachile pasifica Pz. (Hym: Megachilidae) Apidologie, 9(4), 273-290.
90 - Throp, R. W. 1967. Laboratory methods for biological studies on Monodontomerus obscurus Westwood. Pan-Pac Entomol. 43(1): 95-96.
91 - Throp, R. W. and D. L. Briggs. 1972. Mortality in immature alfalfa leaf-cutter bees in relation to alfalfa saponins. Environ. entomol. 1: 399-401.
92 - Tirgari, Siavosh. 1963. The biology and management of the alfalfa leafcutter bee Megachile rotundata.M. S. Thesis. Utah State Univ., Logan Utah. 130pp.
93 - Torchio, P. F. 1963. A chalcid wasp parasite of the alfalfa leaf-cutting bee. Reprinted from Farm & Home Sci. 24: 70-71.
94 - Torchio, P. F. 1972. Sapyga pumila Cresson, a Parasite of Megachile rotundata(F.) (Hym: Sapygidae; Megachilidae). I: Biology and description of immature stages. II: Methods for control. Melandria. 10. 30PP.
95 - Torchio, P. F. 1974. Biology and control of Sapyga pumila, parasite of the alfalfaleafcutting bee. Utah State Univ. Agric. Exp. Stn. Logan. Res. Rep. 16. 13PP.
96 - Torchio, P. F. 1979. An Eight-year study Involving Control of Sapyga pumila Cresson ( Hym: Sapygidae), a Wasp parasite of the Alfalfa Leafcutter Bee, Megachile pacifica Panzer. Journal of the Kansas Ent. Sac.
97 - Tudor, c., Teodorescu, 1. and G. Ciurdarescu. 1980. Parasites and pests in the nests of the wild bee Megachile rotundata(Fabr.) Ann. Inst. Cercetari Pentru Cereale si Planto Technice, Fundulea 45: 385-389.
98 - Waters, N. D. 1970. Light and Water Traps for alfalfa leafcutter bee incubators. Idaho Agric. Exp. Stn.Curr. Inf. Ser. 120Ap.
99 - Waters, N. D. and H. W. Homan. 1975. Alfalfa leafcutter bees in Wahoo Univ. Idaho Coop. Ext. Servo Bull. 538. 16p.
100 - Wilson, E. B. 1968. Leafcutting bee storage. Wash. State Univ. Coop. Ext. Serv., EM 2909. 5p.
101 - Yarris, L. C. and W. H. Whorton. 1977. Checkmating Checkered Flower Beetle. News. USDA., Agric. Res. Ser., Western Region. Berkeley, CA., Dec. 12, 1977.